ღღღ ♚من♚ ے سر ﺧــُـــــﻮشـــــﻢ
◕‿◕✿قدم قدم تا خوشبختی
خیلی جالبه حتما بخونید : روزی مردی از کنار جنگلی می گذشت مرد دیگری را دید که با اره ی کند به سختی مشغول بریدن شاخه های درختان است. پرسید ای مرد چرا اره ات را تیز نمی کنی تا سریعتر شاخه ها را ببری . مرد گفت: وقت ندارم باید هیزم ها را تحویل دهم کارم خیلی زیاد است و حتی گاه شب ها هم کار می کنم تا سفارش ها را به موقع برسانم . دیگر وقتی برای تیز کردن اره نمی ماند. مرد داستان ما اگر گاهی می ایستاد و وقتی برای تیز کردن اره اش می گذاشت شاید دیگر با کمبود وقت مواجه نمی شد چون بدون شک با اره کند نمی توان سریع و موثر کار کرد. حکایت بیشتر ما انسان ها نیز همین است. باید اندکی تامل کنیم. گاه ذهن مابسیار درگیر کار یا تحصیل است و ما با فشار زیاد سعی در پیش کشیدن خود داریم. گاه باید بایستیم و به درون خود رسیدگی کنیم و اره ذهن و روح خود را تیز کنیم. دم به دم در پی معشوق دویدن چه غم گر به معشوق رسیدن چه بهتر اما نرسیدن چه غم اصل آن است که در فکر دویدن باشیم فارغ از حسرت و در خانه خزیدن باشیم بنده آبانم آخر جذابیت و . . . حالا اگه ازین دوتا فاکتور بگیریم ولی ناموسن راس گفته زرنگ بازی و این حرفا تو مرامم نی غرورمم همینطور کم پیش میاد مغرور شم اما اگ واس یکی مغرور شم دیگ کلا محو میشه بدبخت از زندگیم
تفاوت ﻣﺘﻦ ﻋﻘﺪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ با عقد اسلامی ...
خطبه عقد ایران باستان:
ﺩﺍﻣﺎﺩ :
ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻧﺎﻣﯽ ﯾﺰﺩﺍﻥ
ﺗﻮﺭﺍ ﻣﻦ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻡ ﺍﺯﻣﯿﺎﻥ ِ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺑﺎﻥ
ﺑﺮﺍﯼ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﺎﻥ ِ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﺍﻫﺎﻥ
ﺑﺮ ﻟﺐ ﺁﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ
ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ
ﺩﺭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ
ﭘﺬﯾﺮﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﺁﯾﺎ؟
ﻋﺮﻭﺱ:
ﭘﺬﯾﺮﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ
ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ
ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ
ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ
ﺩﺭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ
ﺁﯾﺎ تفاوت ﻋﻘﺪ اسلامى ﺭﺍ ﻣﯽﺩﺍﻧﯿﺪ؟!
ﺁﺧﻮﻧﺪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯿﮕﻪ:
{ﺍَﻧﮑَﺤﺘَﮏ َﻭ ﺯَﻭَﺟﺘَﮏَ ﻧَﻔﺴﯽ ﺍِﻟﯽ ﺻِﺪﺍﻕِ ِ ﺍﻟﻤَﻌﻠﻮﻡ}
عروس به داماد ميگه:
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﻌﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ اختیار تو قرار می دهم
واقعا اعراب چه به روز ما آوردند؟؟
MISS-A |